عنوان | بازدید |
شعر مورد دار ایرج میرزا! | 684631 |
سوتی های اخیر شبکه 3 و.... | 25937 |
تو عروس کسی اگر بشوی..از زبان شاعران متفاوت|شعر | 21340 |
کوچه های نمناک(شعر بلند ولی بسیار زیبا) | 14726 |
چای دونفره در کنار آتش! | 13224 |
شلوار جاستین بیبر | 12297 |
اسیر عشق | 10168 |
لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات|شعر | 9498 |
♥بهارنارنج♥
♥تحمل نداره نباشی♥...♥دلی که تو تنها خدا شی♥
زن و عاشقی
مادرم همیشه میگفت؛
یک زن هرگز نباید وقت داشته باشد !
باید دائم کار کند وگرنه به محض اینکه بیکار شود فورا به عشق فکر خواهد کرد ..
دست عشق از دامن دل دور باد!|شعر
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد..
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، عاشقانه، ، |
برچسب ها : شعر,عشق,عاشقانه,شعرمعاصر,فروغ فرخزاد,عکس نوشته شعر,بهارنانج, |
لکه بوسه|دوبیتی
پرسید: «چرا پیرهنت لک دارد؟! »
با لحن مُفتّشی که...« مدرک دارد »!
کمحافظه هم شده ، گُل ِ شکّــــاکـــم
بر بــوســـــهیِ دیشب ِ خودش ، شک دارد!
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، دوبیتی ناب، ، |
برچسب ها : دوبیتی عاشقانه,دوبیتی,شعر,بوسه,شعرعاشقانه,بهارنارنج,بهار نارنج,معشوق شکاک,عشق, |
لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات|شعر
لا لبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات
یک حدیث دیگری دارد خدا با بوسه ات!
گرمی لبهای تو، دائم به دردم می خورد
در کنار سردی شب های دریا بوسه ات...
گرمی دستان تو یا باده ی چشمان تو!
گرچه کار هر دوشان مستی ست اما بوسه ات
این والضالین ترین شعر من مغضوب توست...
اهدنا اللبهای تو تا صبح فردا بوسه ات
روسری را باز کن اعجاز کن؛ گم راه کرد
قاریان سوره ی والعاشقان را بوسه ات
با و واو و سین که در انجیل و تورات مبین !
باب تحریف است بی آیات عظما بوسه ات
گرد تفسیر بحار البوسه ی لب های تو
زاهد و گبر و مسلمان است حاشا بوسه ات
اینقدر با سرخی لبهات بی تابم نکن
می کند من را ذلیل و خوار و رسوا بوسه ات
الفرار از مرگ، هیهات از لبت، باید گریخت
تا نبرده جان من را هم به یغما بوسه ات
هیچ جنسی مثل جنس بوس تو مرغوب نیست
لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات..
سجاد_دانشمند
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : جمعه 14 بهمن 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، ، |
برچسب ها : سجاد دانشمند,شعر,بوسه,شعر بوسه,بهارنارنج,بها رنانج,لالبی الا لبت لا بوس الا بوسه ات,شعر معاصر,شعرعاشقانه,زیباترین شعرها,تک بیت,دوبیتی, |
خواستم داد شوم... گرچه لبم دوخته است
خـودم و جـدّم و جــدّ پـــدرم سوختـــه است
خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستـــم از همــه ی مرحلـه ها پرت شوم
وسط گریه ی من رقص جنوبی کردیم
کامپیوتر شدم و بازی ِ خوبی کردیم
کسی از گوشی مشغول، به من می خندید
آخـــر مرحله شد، غــــول به من می خندید!
دل به تغییر، به تحقیر، به زندان دادم
وسط تلویزیــــون باختــم و جان دادم!
یک نفر، از وسط کوچـه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود... رها کرد مرا!
با خودم، با همه، با ترس تــو مخلوط شدم
شوت بودم! که به بازی بدی شوت شدم!!
خشم و توپیدن من! در پی ِ یاری تازه
ادامه شعر را در ادامه مطلب ببینید..
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : چهار شنبه 7 بهمن 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، اشعار معاصر، ، |
برچسب ها : خواستم داد شوم,گرچه لبم دوخته است,شعر خسته (سیدمهدی موسوی),شعر,شعرمعاصر,بهارنارنج, |
:: مشاهده ادامه مطلب :: |
خب که چه!|شعر
موی خود بر شانه میریزی شرابی خب که چه
مست میرقصی در آیینه حسابـی خب که چه
دختـــر ِ اربابـی و یک باغ نوبر مال توست
کرده ای پنهان به پیراهن، گلابی خب که چه
رویت آن سو میکنی ، تا باز می بینی مرا
در قدم برداشتن ها می شتابی خب که چه
مثل آهویی کــه گم کرده ست راه خانه اش
اینچنین بی تاب و غرق التهابی خب که چه
من کــه جز بوسه ندارم هیــچ کاری با لبت
اینهمه لب میگزی در اضطرابی خب که چه
دوست داری که چه را ثابت کنی؟ راحت بگو
سینه چاک ِ تو هزار آدم حسابی خب که چه
باز شهرآورد ِ بین "نه" و "آری" گفتنت
بازی لبهای قرمز، چشم آبی خب که چه
من نخورده مست و پاتیل توام دستم بگیر
باز چشمت را برایم می شرابی خب که چه
ای بلا ! تکلیف ِ من را زودتر روشن بکن
من بمیرم یا بمانم؟ بی جوابی خب که چه
آه ای شیطان فرشته! لعنتی ِ نازنین !
سایه ای در بستر بیدارخابی خب که چه
دست بردار از سرم ، یا عاشقـم شو یــا برو
بر خودت مینازی و در پیچ و تابی خب که چه
بر زمینت میزنم یک شب تو را خاهم شکست
روی دیوار اتاق و کنـــج قابی خب کـــه چه
شهراد میدری
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : یک شنبه 4 بهمن 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، شهراد میدری، ، |
برچسب ها : شعر,شعرمعاصر,عاشقانه,بهارنارنج,بهار نارنج,کانال بهارنارنج,شهراد میدری,, |
عاشق زمستان
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری !
گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام …
موی زنان عاشق
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : پنج شنبه 24 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : عاشقانه، دلـنوشته، ، |
برچسب ها : عاشقانه,عکس عاشقانه,شعر,متن غم انگیز,جدایی,بهارنارنج,شعر,دلنوشته,تراشیدن موی زن عاشق,تراشیدن مو,آغوش تنها, |
موی بلند|دلنوشته
مادرم موهای بلندی داشت
هرروز پشت پنجره می نشست
موهایش را می بافت
شعر می خواند و منتظر پدر میماند
پدر که می آمد تلویزیون را روشن میکرد
از شیب تورم بالا میرفت،زمین میخورد
و باز سعی میکرد جوابی برای 5+1 بیابد
کشتگان عراق و سوریه را دفن میکرد
و از مادر سراغ شام را میگرفت
و مادر پرهایش را پشت پنجره جا میگذاشت
گل های دامنش در آشپزخانه می پژمرد
و چشم هایش پیاز خرد میکرد
پشت پنجره نشسته ام
موهایم را میبافم
و به این فکر میکنم که
دختران نباید موهای بلند داشته باشند...
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : پنج شنبه 23 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : دلـنوشته، ، |
برچسب ها : موی بلند,دختذ,گیس,شعر,شعرمعاصر,بهارنارنج,بهار نارنج,شهر بهارنارنج,دانوشته,زیباترین مطالب, |
کوچه ای دیگر
با تو گفتم : حذر از عشق نه دانم نه توانم،
و تو گفتي من از اين شهر سفر خواهم كرد.
عاقبت هم رفتي،
و چه آسان تو شكستي دل غمگين مرا
تو سفر كردي از اين شهر ولي، اي گل خوبم، جانم
من هنوزم « حذر از عشق ندانم، سفر از پيش تو هرگزنتوانم، نتوانم»
روزها طي شد و رفت.
تو كه رفتي منِ دلخسته ي پاك
با همه درد در اين شهر غريب،
باز عاشق ماندم
همهْ فكرمْ، همهْ ذكرمْ،
آرزوهاي دلِ دربدر و خسته ز هجرم،
وصل و ديدار تو بود.
تا كه باز از نفست، روح در من بدمد، زنده باشم با تو، ولي افسوس نشد.
ماهها هم طي شد.
بارها قصه آن، كوچهْ مهتاب مشيري خواندم
باورم شد كه جهان، زندگي، عشق، اميد،
سست و بيبنياد است
ولي انگار كه عشقت، يادت،
هيچ فكر سفر از اين دل و اين سينه نداشت
راستي محرم دل،
كوچه ي خاطرههاي تو و من، يادت هست؟!
كوچهاي مثل همان، كوچهْ مهتاب مشيري
كوچه ي مهر و صفا، كوچه ي پنجرهها
پاي آن تير چراغ، وه چه شبهايي بود
خندهها ميكرديم، قصهها ميگفتيم
از اميد، عشق، محبت كه در آن نزديكي،
در صميميت و پاكي فضا جاري بود
و سخن از دل ما، كه به دريا زده بود
حيف از آن همه اميد دراز
حيف از آن همه اميد دراز
در خيالم، با خودم ميگفتم : كوچهْ مهتاب مشيري شعريست، عشق برتر باشد
و به اين صحبت كوتاه خيالم خوش بود.
ولي افسوس كه ديگر رفتي، رفتني بيپايان، بيعطوفت، بي مهر
و در اين قصه ي تلخ، باز من ماندم و من
ديگر امروز گذشت
هرچه بود آخر شد
ولي از عادت اين دل،
دلِ تنها،
دلِ مرده،
شبْ شبي،
روشن و مهتاب شبي
باز از آن كوچه گذشته
زير لب ميخوانم
« بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم»
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : دو شنبه 21 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : عاشقانه، ، |
برچسب ها : کوچه دیگر,کوچه,مشیری,عاشقانه,شعر,شعرمعاصر,بهارنارنج,شعربهارنارنج,بهار نارنج,عشق,عاشق,مهتاب,کوچه مهتابی, |
مونالیزاترین اخم تو لبخند آرزو دارد|شعر
مـونـالیزاترین اخـــــم تــــــو لبـــخند آرزو دارد
که اردک، زشت و زیبا خولیایی های قو دارد
تو از شمسی ترین منظومه، مولاناترین بزمی
کــــــه تالار تنت ،دو مطرب، مهتــــاب رو دارد
دوتادل داری و هر دل دوتا دهلیز و هر دهلیز
هزاران شاتقـــــی زندانــــی دختــرعمو دارد
و من آنقدر گفتم تا که نامت رفت یادت چیست
کـــه مهتا لافتـــی الّا اگـــر ایـــن دست مو دار
ادامه در ادامه مطلب:)
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : دو شنبه 21 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، ، |
برچسب ها : محمّدرضا حاج رستم بیگلو,شعر,شعرخیانت,شعربهارنارنج,بهار نارنج,اخم,مونالیزا,لبخندمونالیزا,عاشقانه,غزل,بهارنارنج,, |
:: مشاهده ادامه مطلب :: |
اخم عشق|دلنوشته
بهارنارنج
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﮐﻤﯽ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻭﺭﮐﻦ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﻫﻢ
ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻭﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭﺷﺎﻥ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﺩ
ﺩﺭﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﻭﺯﯾﺪ
ﮐﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﻧﺎﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﭼﯿﺪ
ﻭﺑﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﺮﺽ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﺩ
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺘﺎﺑﺪ
ﮐﻪ ﺑﻐﺾ ﺭﺍﻩ ﮔﻠﻮﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻧﺒﻨﺪﺩ
ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺩ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻭﺯﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﻍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﻬﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﻬﺎﺭناﺭﻧﺞ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻭ ﺁﺩﻡ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺶ ﺑﮕﯿﺮﺩ
ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺪﺍﻣﻨﺠﺮﻩ ﺑﮕﻮﯾﺪ؟
ﮐﻪ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﭘﯿﺶ ﻫﺮ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻮﺩ
ﺻﺪﺍﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮ!
الا دختر|شعر
الا دختر که موی بور داری ز دختر بودنت منظور داری
بیا تا جزوهای از هم بگیریم شنیدم مثل من کنکور داری
الا دختر که موهای تو بوره گمونم روسریت از جنس توره
خودت باربیتر از بالابلندان چرا داداشت اینقد لندهوره
الا دختر که استقلال داری نظرگاهی پرنسیپال داری
برای دیگران شهد و مربا به ما چون میرسی تبخال داری
الا دختر که تیپت تیپ روزه دو چشم روشنت گیتیفروزه
ادت کردم، ردم کردی، چرا پس؟ الهی هارد لپتاپت بسوزه
الا دختر که دل پیشت اسیره وصالت آرزوی این حقیره
اگرچه خونه و ماشین ندارم دوبیتیهایم اما بینظیره
الا دختر که میکآپت غلیظه ببینم ناخنت رو، وای چه تیزه
به چشم خواهری پشتم بخارونمحبت کن، اگه دستت تمیزه
دراز گیسوانت چون کمنده جمالت رشک گلراز هلنده
بیا پایین، خیالم را نپیچون الا دختر که مضمونت بلنده
"امید مهدی نژاد"
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : شنبه 18 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، ، |
برچسب ها : شعر,دوبیتی,دخترانه,عاشقانه,شعرمدرن,دختر,الا دختر,بهارنارنج,زیبایی,مطالب زیبا,بهترین شعرها, |
دلم عشقی هوس کرده | شعر
دلم عشقی هوس کرده که با من همصدا باشد
بگویم" جان" و با نازش بگوید" بی بلا "باشد
دلم عشقی هوس کرده نباشد اهل بی مهری
که در دنیای طوفانی برایم ناخدا باشد
دلم عشقی هوس کرده شبیه آدم و حوا
نه من دلسرد شوم از او، نه او سر به هوا باشد
دلم عشقی هوس کرده بدون مرز و ممنوعه
که هر وقتی دلم تنگید در آغوشم رها باشد
دلم عشقی هوس کرده کمی سبزه کمی شیطان
که اسم کوچکش شاید برایم آشنا باشد
دلم عشقی هوس کرده شبیه عشق آن کودک
که تنها لذتش بازی میان بچه ها باشد
#شهرزاد_عبدالمجید
نویسنده : بهارنارنج | تاریخ : جمعه 18 دی 1394 |
موضوعات مرتبط : شعر، ، |
برچسب ها : شعر,عشق,عاشقانه,شهرزادعبدالمجید,کودکی,دلم عشقی هوس کرده,شیطنت, |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 63 صفحه بعد |